اب رفته باز اید به جوی ماهی بیچاره اما مرده بود ...
صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | قالب وبلاگ
دل شکسته ای کنار پنجره سیگار میکشید خسته بود انقدر که یادش رفت بعد از اخرین پک سیگار را به پایین پرت کند ن خودش را ...
برچسبـهـ ـا :
خیلی سخته ... که برای دیگران مثله کوه استوار باشی اما تو خودت اروم اروم بشکنی خیلی سخته ... که مرهم درد دل ادما باشی اما تو سینت یه بغض سنگین پنهان کرده باشی خیلی سخته ... که همیشه برای دیگران روب لبهات خنده باشه اما غم و غصه موهاتو سفیدکرده باشه خیلی سخته ... که برای همه پیام امید باشی اما از دست روزگار خسته شده باشی
برچسبـهـ ـا :
خدایا
اجازه هست ناصبوری کنم؟
به بزرگیت قسم از صبوري خسته ام...
از فريادهايي كه در گلويم خفه ماند و میماند...
از اشك هايي كه شبها تنها بالشم و تو شاهد آن هستید
و از حرف هايي كه زنده به گور گشت در گورستان دلم
آسان نیست در پس خنده های مصنوعی گریه های دلت را ،
در بی پناهیت در پشت هزاران دروغ پنهان کنی . . .
آرزوی پــرواز دارم مرا اجابت نما
ای تنهــاامیدم
خدااااااا
برچسبـهـ ـا :
بـــــاران مرا یاد چتر می اندازد ... چتر مرا یاد قرارمان ... قرارمان که یادت هست ؟؟؟!! اینکه اغوشت را چتر کنی تا چشم هایم بیش از این خیس نشوند ...
برچسبـهـ ـا :
پس از آفرینش آدم خدا گفت به او:
نازنینم آدم،باتو رازی دارم،اندکی پیشتر آی..
آدم آرام و نجیب آمد پیش،زیر چشمی به خدا می نگریست؛
محو لبخند غم آلود خدا،دلش انگار گریست..
"نازنینم آدم(قطره ای اشک زچشمان خدا چکید)یاد من باش که بس تنهایم.."
بغض آدم ترکید،گونه هایش لرزید، و به خداوند گفت:
من به اندازه..من به اندازه گلهای بهشت..نه...به اندازه عرش..نه نه...من به اندازه تنهاییت ای هستی من؛دوست دارت هستم
آدم کوله اش را برداشت،خسته و سخت قدم بر می داشت،
راهی ظلمت پرشور زمین،طفلکی بنده غمگین آدم؛
در میان لحظه جانکاه هبوط،باز از خدا شنید که گفت:
نازنینم آدم،نه به اندازه تنهایی من،نه به اندازه عرش،نه به اندازه گلهای بهشت...که به اندازه ی دانه ی گندم فقط یادم باش؛
نازنینم آدم،نبری از یادم...
برچسبـهـ ـا :
میگم خستم از این تنهایی و دوری میگی باشه همین روزا میام پیشت میگم اینجا بدون تو شبا سرده میگی تا صبح میسوزم تو اتیشت میگم حتی یه خواب خوش نمیبینم میگی لالایی میگم تاکه اروم شی میگم از چی واسه من قصه میسازی میگی هرچی که دوس داری بگو ازچی بهونه های من کم نیست کسی روجز تو یادم نیست اگه عکساتو میبوسم ببخشـــــــید ... اگه درگیرکابوسم اگه بی تو دارم از غصه میپوسم ببخشــــــــید ... میگم عشق توهم تکراریو کهنس میگی از نو دوباره عاشقت میشم میگم میترسم از دنیای عشق تو میگی عیبی نداره قایقت میشمم
برچسبـهـ ـا :
چقد سخته وقتی ازت میپرسه “ ناراحت شدی ؟ ” .... .... .... گاهی آنکس که می خندد و می خنداند، میخواهد حواست را از چشمانِ گریانـش پرت کند . . . .... ﻋﯿﻦ ﻓﯿﻠﻤﯽ ﮐﻪ ﺁﺧﺮﺵ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺧﺘﻢ ﺑﺸﻪ ﻭ ﺑﯽ ﺻﺪﺍ ﭘﺘﻮﺗﻮ ﮔﺎﺯ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺩﺭﺩﺗﻮ ﻧﺸﻨﻮﻩ . . .
اشک از چشات بریزه و بگی اشکال نداره . . .
کاش کسی باشد تا بغضهایم را قبل از لرزیدن چانه ام بفهمد
کاش . . .
درد می کشد بغض . . .
وقتی اشک هم آرامش نمی کند . . . !
هیچوقت دل اونایی رو که گریه شون بی صداست رو نشکنید . . .
این آدما هیچ کس رو ندارن که اشکاشونو پاک کنه !
....
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺘﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ !
ﺑﺮﻩ ﻭ ﻧﺘﻮﻧﯽ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩﻩ . . .
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺐ ﻣﯿﺸﻪ ﺗﻤﺎﻡ ، ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎ ﻣﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﺫﻫﻨﺖ ،
....
برچسبـهـ ـا :
به خاطرت از همه چی گذشتم ...... حالا به خاطر تو ... ازتو میگذرم
برچسبـهـ ـا :
سنگدل ترین ادم روی زمین هم که باشی یک لحظــــــــــــــــــــــــه ... یک ان ... یاد کسی توی قفسه سینت سنگینی میکنه اونوقت بی اختیار نفس عمیق میکشی تا سنکوب نکنی ...
برچسبـهـ ـا :
وقتی بالشت زیر سرم دلیل اشکامو پرسید چه خوب میشد میتونستم بهش دروغ بگم بگم که خوبم ؛ بگم که اشکم اشکه شادیه ؛ بگم که تنها نیستم ؛ اما بالشت گفت : اگه حالت خوب بود خوابت میبرد ... هیچکی اشک شادیو نصفه شبا رو بالشتش سوار نمیکنه ... اگه تنها نبودی به بالشت رو نمی اوردی ...
برچسبـهـ ـا :
بهم اس داد گفت : اگه خدا یروز گناهو ازاد میکرد تو اونروز چه گناهی انجام میدادی ؟ بهش اس دادم : یه صندلی برمیداشتم میذاشتم جلوت تموم اونروز رو فقط نگات میکردم ... بعد دیگه نه ارزویی داشتم نه ادامه زندگی برام مهم بود اخه چشاشو خیلی دوست داشتم .... دنیام بود ...
برچسبـهـ ـا :
قبل از قضـــــاوت من چشمهایت راببند و عمیق نفس بکش دوباره در ذهنت تصورم کن ... کنارم بشین و دستان سرد و بی رمقم رادر دستانت بگیر اسمم را صدا بزن ... با شنیدن اسمم از زبان تو اشـــک هایم جاری میشود صورتم را بنگر گویا نیست ؟؟؟ این بار با تمام ارامشت به صورتم خیره شو نگاهم که دیگر گویاست ؟؟؟ پس ... خوب به نبض خــــسته احساسم گوش بده من... ازتو ... دلگیرم
برچسبـهـ ـا :
سکــــوت سرد فاصله ها تنم را میلرزاند وقتی به نبودت فکر میکنم میسوزم به یاد روزهایی که بودنت را نفهمیدم ... چند روز است که ارام ... با پنجره این اتاق حرف میزنم نمــــــــــــیدانم چرا ..... حرفهایم تمام نشده بغضـــــــــــش میترکد ... خیـــــس خیس میشود مردمانی هستند که میخواهند بدانند تو چه مرگــــــــــــت است ... و وقتی بفهمند چه مرگـــــــت است ... بهت میگویند بس کن ؛ انرژی منفی نفرس ... اینجاست سکـــــــــــــــوت معنی پیدا میکند وتنهـــــــــــــــایی میشود تنها چاره ...
برچسبـهـ ـا :
Design: Bia2skin.ir |